صفیر آرانی
اشعار آیینی شاعر اهلبیت(علیهم السلام) رضا حمامی آرانی

 

گفت احمد پدر خاکی علی

معنی منشور لولاکی علی

دشمن تو دشمن نور خدا است

تو ملاک نطفه ی پاکی علی

 

رضا حمامی .صفیر آرانی

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 7 مرداد 1400برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

 بسم الله الرحمن الرحیم

غصه ای نیست اگر از غم تو غم دارم

غم تو در گرانی است که من کم دارم

 

تا که در کاسه رزق تو مرا رزقی هست

چه نیازی به سر سفره حاتم دارم

 

به خداوند ندارم به بهشت ازلی

اشتیاقی که به شبهای محرم دارم

 

خیمه ای ساخته ام در دل ویرانه خود

روز و شب در غم تو روضه و ماتم دارم

 

پیرهنم را به عزای تو تبرک کردم

شکرلله که زلطف تو کفن هم دارم

 

پیر ما گفت جوانی نکنی خرج کسی

هرچه دارم من از این بیرق و پرچم دارم

 

نه به خود آمدم اینجا و به تو دلبستم

عشق ارثی است که از حضرت آدم دارم

 

همه ی سال بهاری است اگر چهره من

اثر اشک غم تو است که نم نم دارم


رضا حمامی. صفیرآرانی

التماس دعا

.

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ شنبه 5 تير 1400برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

 بسم الله الرحمن الرحیم

کربلا شهر خدا جوی حسین                         می وزد از هر طرف بوی حسین

کربلا شهری سراسر ماجرا است                  از کران تا بی کران نور خدا است

شهر عشق و شهر نور و شهر خون               شهر گلهای سفید و لاله گون

شهر زیبای بهار یاسها                               شهر عون و جعفر و عباسها

شهر جاری در رگش خون حیات                   دل برد از آدمی آب فرات

شهر آه و ناله و اندوه و اشک                       شهر سرخ داستان دست و مشک

دل شود پر آه ودر صبح و شبش                   پر بلا از ناله های زینبش

دل ز آهش پر زغوغا می شود                     زائرش مهمان زهرا می شود

عالمی از داغ او جان بر لب است                  جای جایش جای اشک زینب است

خاک راهش اشک می گیرد ز ماه                  عرش خون گریه به دور قتلگاه

آدمی را جز زیارت توشه نیست                    هیچ قبری در جهان شش گوشه نیست

هیچ میدانی چرا گل خوشه شد                      قبر مولامان چرا شش گوشه شد

می شود دیدار حق ره توشه اش                    مانده سری در دل هر گوشه اش

سر آن را دل چنین کرده عیان                      گوشه اول خدا در لامکان

گوشه دوم نبی دارد نشست                          گوشه سوم علی بنشسته است

گوشه چارم که عرشش قائمه است                 جای پاک مادراو فاطمه است

گوشه پنجم چو باغی نسترن                         بر برادر اشک می ریزد حسن

گوشه ششم چنان ماه شبش                           می نشیند ام غم ها زینبش

ما به ساق لاله ها چون خوشه ایم                   دانه ای پر اشک در هر گوشه ایم

آه ای خونین ضریح تابناک                         ای بهشت عرش در آغوش خاک

قبله عالم حریم پاک تو است                         حسرت صد کعبه مشت خاک تو است

چشم اشک داغ تو نوشیده است                     کعبه از داغت سیه پوشیده است

اشک با یاد تو گلگون می شود                      ظهر عاشورا دلت خون می شود

هر کجا اشکی است از احساس تو است                    هر کجا داغی است از عباس تو است

هر کجا چشمی است با یادت تر است              لاله ای هر جا است داغ اکبر است

هر کجا آهنگ سوزی در نواست                   مقصد آهنگ جانش کربلا است

شرح و تفسیر کتاب غم تویی                       معنی شش گوشه عالم تویی

صفیرآرانی.رضاحمامی

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ جمعه 29 اسفند 1399برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

یا رقیه س

 

ای کاش سو به چشم ترم میگذاشتند

یاقدرتی به بال و پرم  میگذاشتند

رحمی به خردسالی من هم نکرده اند

ای کاش چادری به سرم میگذاشتند

میخواستند که زجر دهند عمه مرا

هی زجر را  دوروبرم  میگذاشتند

هربارسنگ بر سر تو میزدند وای

انگار داغ تازه برجگرم میگذاشتند

تااینکه بیشتر عطشم شعله ورشود

یک ظرف اب درنظرم میگذاشتند

گاهی برای شادی اطرافیانشان

مردان شام سربه سرم میگذاشتند

هربار که اب خواستم به مسخره

با دلو اسب  آب برایم گذاشتند

 

 

صفیر آرانی

 

.

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 مهر 1399برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

 

هر کس تب عشق تو به تن داشته باشد

باید دل دیوانه شدن داشته باشد

 

بیماری عشق تو عجب حس عجیبی است

خوش باد کسی که به بدن داشته باشد

 

مهمان دم و بی دم او فاطمه جان است

آن شیعه که در خانه حسن داشته باشد

 

لبخند   نیفتد  ز  لب  مرد  اگر  که

ایمان به وفا داری زن داشته باشد

 

گر زهر ننوشد چه کند مرد غریبی

با خود سپه عهد شکن داشته باشد

 

خیلی دل خواهر نطپد گر که برادر

پای بدن خویش کفن داشته با شد

 

کی می شود آواره از این شهر به آن شهر

گر شاه کسی را به وطن داشته باشد

 

در طشت نخوان آیه که با چوب زنندش

آن کشته که قرآن به دهن داشته باشد

 

محبوب یزید است در این جمع حرامی

سربازی اگر دست بزن داشته باشد

 

بوسه ندهندش به رگ و حنجر خونین

جسمی که جای بوسه به تن داشته باشد

 

 

.رضا حمامی آرانی..صفیر

 

 

 

 

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 5 آبان 1398برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.



آقا میان روضه تو جان گرفته ایم

از دست سفره دار غمت نان گرفته ایم

یکبار نه بلکه هزار مرتبه حسن

با اشک روضه های تو درمان گرفته ایم

هرجا که  پرچمی به هوایت بلند شد

گریان شدیم و ذکرحسن جان گرفته ایم

اصلا چراغ خانه ما روشن از شما است

با لطف مادر ت سر و سامان گرفته ایم

آقا همینکه سینه زن تو شدیم شکر

این رتبه را زدیده گریان گرفته ایم

خرج تو کرده ایم هرانچه و هر زمان

ولله مزد خویش دو چندان گرفته ایم

 

رضا حمامی آرانی.صفیر

 

 

ررررررررررررررررر

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 آبان 1397برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

   

 

حرف از تو شد هرجا برایت گریه کردم

 

در خشکی و دریا برایت گریه کردم 

 

تو کشته اشکی فدایت اشک عالم

 

در دشت و در صحرا برایت کریه کردم

 

هرجا گلی دیدم نشستم پای آن گل

 

ای نوگل زهرا برایت گریه کردم 

 

من هرکه را از دست دادم در عزایش

 

در بدترین غم ها برایت گریه کردم

 

از داغ مادر سخت تر داغی ندیدم

 

در مرگ او حتی برایت گریه کردم

 

با شیعتی مهما شربتم خو گرفتم

 

هرکس که خواند آن را برایت گریه کردم

 

هرجا چراغ و منبری دیدم نشستم

 

سینه زدم و یا برایت گریه کردم

 

 

 

 

 

 

 

صفیر آرانی

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 آبان 1397برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.



کل ایران عشق ما است اما خراسان بهتر است

هرچه باشد نوکری در نزد سلطان بهتر است

 

کاش من هم خانه ای دور حرم می ساختم

ذره ای از مشهد از هرجای ایران بهتر است

 

در حرم اذن حرم هرجور خواندی دلربا است

دلرباست ...اما دعا با چشم گریان بهتر است

 

اشک را باید گره زد با گره های ضریح

چون دعا خواندن همیشه زیر باران بهتر است

 

شستشوی کعبه گرچه با گلاب قمصر است

زعفران مشهد از گلهای کاشان بهتر است

 

کعبه  ی جان مشهد است و کعبه ی دل ها حجاز

کعبه ی  دلها کجا از کعبه جان بهتر است

 

اختلافی نیست در باب ورودی های صحن

درمیان صحن هایت صحن ایوان بهتر است

 

از نگهبانان خجالت می کشم جیبم تهی است

امنیت باشد حرم را بی نگهبان بهتر است

 

 

صفیر آرانی

 

 

 

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 آبان 1397برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

یا اباعبد الله

جایشان باغ بهشت است طرفدارانت

بی مثالند در این معرکه ها یارانت

 

هیچکس پشت درش اینهمه جان بر کف نیست

جان  زهرا  چه  زیادند  گرفتارانت

 

یک نخود تربت گودال تو درمان همه است

چقدر لطف خدا کرده به بیمارانت

 

قطره اشکی سر بازار تو گنجی است عظیم

عاقبت خیر ترینند خریدارانت

 

در بهشتت ز جهنم خبری نیست که نیست

همه بخشیده عشقند گنه کارانت

 

نفسی در غم داغ تو بهشت است و دگر

قیمتی هست بر این گریه غمخوارانت

 

 

رضا حمامی..صفیر آرانی

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ جمعه 22 آبان 1394برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

 

دل عباس زهر واژه ی غم می لرزد

تنش از خاطره ی مشک و علم می لرزد

گر حرم روزیتان گشت مراقب باشید

اسم گهواره نیارید حرم می لرزد

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ جمعه 15 آبان 1394برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد