صفیر آرانی
اشعار آیینی شاعر اهلبیت(علیهم السلام) رضا حمامی آرانی

سلام بر آستان رضوی اش

صحبت توس شد عجب جایی

چه امامی چه خوب آقایی

خوش به حال کسی که قطره اوست

می رود جانب چه دریایی

کد هدایت به بالا



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

منبرحسین

شد تکیه گاه دین خدا منبرت حسین

زیباتر از بهشت ولا منبرت حسین

تا یاد تو که زنده بماند تمام عمر

بنهاده اند در همه جا منبرت حسین

از روضه تو دین خدا هم رواج یافت

مانده است زنده خون تو با منبرت حسین

خوشتر بود ز عطر جنان عطر تربتت

دارد چو بوی اشک تو را منبرت حسین

چون خون تو که لحظه ای از یادها نرفت

با روضه تو مانده به پا منبرت حسین

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

دستم به دامنت نه...به این در که می رسد

اشکم به خاک صحن مطهر که می رسد

شاهان همیشه؛محضرشان جای خوب هاست

سالی دو بار وقت؛به نوکر که می رسد

یک شب بیا به خواب،بگو مطمئن شوم

گاهی سلام بنده به محضر که می رسد

دور ضریح پر بزنم غیر ممکن است

گرد رهت به کفتر بی پر که می رسد

ما شعرمان به پایه ی دعبل نمی رسد

گاهی یکی دو مصرع ابتر که می رسد

این چند بیت از در ناشکریم نبود

بی بهره نیست از حرمت،هر که میرسد

بی اختیار سمت شما می رود دلم

نوبت به شعر روضه ی مادر که می رسد

آقای توس با دل پاکت چه می کند

روضه دمی به وا شدن در که می رسد

شعرم تمام ای نمک روضه ها حسین

حرف از شما است روضه به آخر که میرسد

گویند روضه خوان که نخوان روضه های باز

باید چه کرد نوبت اکبر که می رسد

چیزی بنا ست تا که بماند زپیکرش

پای کسی به دامن لشکر که می رسد

حتما تنش به روی زمین پخش می شود

به یک فتاده اینهمه خنجر که می رسد

فرصت نمی دهد که کسی را صدا زند

خون گلو به تنگه ی حنجر که می رسد

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:امام رضا,روضه مادر ,روضه اکبر ,رضا حمامی آرانی, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

بی بی من اگر بدم خودت پاکم کن

راضی نشدی بیا و صد چاکم کن

این خواهش این گداست؛ وقتی مردم

یک گوشه ی شهر قم مرا خاکم کن

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:حضرت معصومه,رضا حمامی آرانی, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

 

قلم علم شما نطق فصیحی دارد

قیل و قال تم عجب طعم ملیحی دارد

بشریت به عنایات شما مدیون است

فقه شیعه است که که منشور صریحی دارد

طب صادق اثری هست که خواننده ی آن

بارها گفته که زهرا چه مسیحی دارد

منکر مکتب تو منکر فطرت مانده است

تا ابد بر لبش افسوس قبیحی دارد

دید در آینه ی قبر تو خورشید خودی

باورش نیست که در خاک شبیهی دارد

دلمان تنگ بقیع است شود روزی هم

تا ببینیم که این قبر ضریحی دارد

منکران تو چه بیهوده به تب افتادند

از سر جهل ز انصاف عقب افتادند

 

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ شنبه 9 شهريور 1392برچسب:مدح امام صادق, رضا حمامی آرانی,صفیر, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

 

تشنه آب فراتم آب می خواهم حسین

جرعه ای از آن می نایاب می خواهم حسین

 

بر مشامم می رسد هر لحظه عطر و بوی سیب

شمه ای از آن نسیم ناب می خواهم حسین

 

بر دلم ترسم بماند آرزوی نوکری

بر سر خود سایه ی ارباب می خواهم حسین

 

هر کسی از ناتوانی تاب می خواهد ؛ولی

من دلی در روضه ات بی تاب می خواهم حسین

 

جز درت هرچه در امید واری  بسته شد

از تو ای لب تشنه فتح باب می خواهم حسین

 

تشنه ی آب فراتم ،آب نه ...بلکه دلی

از شراب معرفت سیراب می خواهم حسین

 

نوکر ازدریای لطفت خواست لطفی بی کران

من در این دریای غم گرداب می خواهم حسین.

 

 

کد هدایت به بالا


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 5 شهريور 1392برچسب:تشنه آب فرات,آرزوی نوکری,بوی سیب, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

دم محتشمی

اهل این خانه کسی را به نمی  می بخشند

شادی هر دو جهان را به غمی می بخشند

 

اصلا این قوم همه آینه ی تطهیرند

جرم یک عمر گنه را به د می می بخشند

کد هدایت به بالا



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 4 شهريور 1392برچسب:دم محتشمی, مقتل شوشتری, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.

حسن حسین

ای آه غربتت به دل نسترن حسین

شد داغدار آه تو یاس و سمن حسین

از ماجرای کرببلای تو دم زند

هر بلبلی که ناله کند در چمن حسین

کد هدایت به بالا



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 1 شهريور 1392برچسب:غزلؤ مدح, حسن حسین صفیرآرانی, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.